مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

مهراد

تولد پسر بلا

  سسسسسسسلاممممم من برگشتم اول از همه تولد تولد تولدم مبارک مبارک مبارک تولدم مبارک -قرار بود یه تولد توپی بگیرم  که نشد هرچی عقب جلو کردیم برنامه جور در نیومد نیست ماه رمضون بود . مامان هم جشن من رو در منزل مادرجونم برگذار کرد. همه دور هم بودیم جای شما خالی....  توی تولدم یا بقل دایی بودم یا بقل شوهر خاله اصلا هم به خانم ها مجلس نگاه نمیکردم هر چی هم همه خودشونو واسم میکشتن اصلا براشون نمی خندیدم که هیچ اخم هم میکردم...!گاهی جوگیر میشدم بقل مامانم هم نمیرفتم.! ...
18 شهريور 1390

بازی های مهراد

کلا اعصاب پصاب عروسک و اسباب بازیهای دخترونه ندارم- عاشق اینم یک چیزی باشه دلو رودشو دربیارم سیم تلفن- انواع دیویدی- انوع وسایل پر خطر برقی -فضولی!    اما اینجا هیچکی منو درک نمیکنه اون وقت میگن پسر فراری زیاد شده!   اینم زورگویی مامان برای اینکه از من تو ژستی که اصلا دوست ندارم عکس بگیره-  نا سلامتی مرد هستما از همین الان باید فکر درآمد آینده باشم ! فردا پس فردا اهل و عیال وار میشم اون وقته میبینیم هیچ کاری بلد نیستیم"حالا هی با من عروسک بازی کنید ...
15 خرداد 1390

اولین روز مادر زندگیم در کنار مامان

سلام بر همگی من الان یکی دو روزه مامان رو برداشتم دوتایی رفیم سفر  راستی روز مادر اول به مامان خودم و  بعد به همه ی مامانا مبارک باشه... اینم یه عکس از مهراد موشی وقتی در حال خواب نیم روزی بود. ...
7 خرداد 1390

باغ مامانجون

سلام این هفته اولین مراسم گیلاس خوری  زندگیم رو برگذار کردم وقتی یه شاخه گیلاس دستم دادن تا ببینن من چیکار میکنم  گیلاس ها رو از شاخه جدا کردم و گذاشتم دهنم  البته چون دیدن وارد هستم سریع از دستم گرفتن!   ...
7 خرداد 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهراد می باشد